تکیه گاه واژه ها

متن مرتبط با «بپرسید سیندخت محراب را» در سایت تکیه گاه واژه ها نوشته شده است

فرار ؟

  • از اخباری که ترند میشه و همه راجع بهش صحبت میکنن متنفرم. مهم نیست ماهیتش چی باشه یانه.حالم بدتر میشه اگر خودمم درگیر جریانش بشم., ...ادامه مطلب

  • پژوهشسرا

  • از لحاظ روحی واقعا به عصرای معصومانه ای نیاز دارم گه میرفتیم پژوهشسرا تا بیشتر درمورد سخت ترین قواعد فیزیک و جالب ترین آزمایشای شیمی و عجیب ترین کشفای زیست شناسی از نزدیک اطلاعات بگیریم و دنیامون بود اون ساعتای خسته ی معصوم کنجکاو خیابون بهشتی و محیط ساکت خلوت با نور عصرگاهی سرشار از حس خاکی بودن و دانشمند بودن.  حتی بخش مهندسی معکوس و زمین شناسیشم عالی بود.اوه فکر کردن به اون روزا واقعا برام حس نوستالژی داره, ...ادامه مطلب

  • چرا خب

  • خب اگه دوچرخه سواری واسه دخترا ممنوع نبود، من حاضر بودم کل مسیرمو تا تهران و ازاونجا تا کلینیک ، دوچرخه سواری کنم. تا به سهم خودم آلودگی ایجاد نکنم. و هم یه ورزشی کرده باشم., ...ادامه مطلب

  • راهی که پس از دونیمه سازی طی میشود

  • نیگا ، من هنوزم همونجوری ام. یعنی آدمها دو دسته ن. یا ازشون متنفرم یا بهشون عاشقم.  و ببین ممکنه هر آدمی با رفتاری ک نشون میده نظرمو نسبت بهش عوض کنه. مثلا عاشقش بشم یا ازش متنفر یشم. اما نمیتونم همزم, ...ادامه مطلب

  • تراپی ایز د بست گیفت آف مای لایف

  • این درمانو از اون جهت دوست دارم که مثل زندگی میمونه. تو درواقع خبر نداری که کی قراره دقیقا تموم بشه اما هردفعه این امکانو داری که خودت قطعش کنی. اما یک ذوق و شوق عجیبِ ناخودآگاه داری واسه ادامه دادن چون فکر میکنی هنوز خودتو کامل نشناختی و هنوز جا داری واسه آدمِ بهتری شدن.  حتی ازاین جهتم مثل زندگی میمونه که اگه بیپول شدی باید تمومش کنی یا بزکر ادامش بدی تا زمانی که دوباره کمی پولدار شدی. همین :) , ...ادامه مطلب

  • یک کار عظیم در دوران شورزندگی

  • دکور بخش کودک کتابخونه رو ساختم که شامل کامل طراحی و ساخت دکور و نقاشی روی سه تا دیوار بود. حقیقتا پروژه ی عظیمی بود برای من. ولی خیلی راحت انجامش دادم چون تو اون چندروز بینهایت انرژتیک بودم , ...ادامه مطلب

  • تهران آلوده ی غم انگیز

  • انقدر امروز پر از دود شدم و راه رفتم؛ که ریه هام کار نمیکنه. فکر کنم اکسیژن نیاز بشم فردا اگر مجبور باشم برم اونجا دوباره...., ...ادامه مطلب

  • آخرش باید بپرسی آخه واقعا چرا؟

  • میدونی لعنتی ترین لحظه چیه؟ اون لحظه ای که یه خاطره ی بد یهو جلو چشماتو میگیره. خاطره ای که ممکنه ماه ها سراغت نیومده باشه و اصلا فراموشش کرده باشی... , ...ادامه مطلب

  • نمیدونم چرا

  • هردفعه قطار سوار میشم وقتی رفتم تو قطار نشستم عین اسکلا از ملت میپرسم این قطار فلان شهر هست یانه. اشتباه ک سوار نشدم؟ چمه واقعا؟, ...ادامه مطلب

  • شرایط

  • شرایط برای تنبل بودن خیییلی مساعده. نمیدونم چرا همش میخوام تنبلی کنم‌., ...ادامه مطلب

  • تکراریه ولی بازم میگم

  • این خیلی بده که تو یکی دو سه روز احساس کنی پر از انرژی هستی و همه چیز داره خوب پیش میره و پر از ایده و پر از چیزای مختلف هستی اما بعد یهو سقوط میکنی تو افسردگی و روزت تلخ میشه و حس و حال هیچ فکر یا کاری رو نداری... خیلی بده برچسب‌ها: قله و درهنوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت | , ...ادامه مطلب

  • تلگرام

  • تلگرام نمیره خب با فیلترشکن میرم. چون باید با مشاورم در ارتباط باشم, ...ادامه مطلب

  • اضطراب؟؟؟(حاوی نکاتی جالب که بعدا مینویسم)

  • از اینکه همه میدونن چقدر من چندش آورم و چقدر بی ارزش ... اینکه میدونن افکار واحساساتم رو.... و اینکه نکنه کنترل از دستم خارج بشه... یا دوباره اتفاقهای گذشته تکرار بشن....برچسب‌ها: من عجیب, دلوژن, وحشت نوشته شده توسط فاطمه  | لینک ثابت | ,اضطراب؟؟؟حاوی,مینویسم ...ادامه مطلب

  • واگرا

  • پیش خودم میگفتم من یه واگرای لعنتی ام یه اقیانوس با عمق کم, ...ادامه مطلب

  • سورپرایز

  • من منم و هرمنی حرفهایی برای گفتن دارد!اینستاگرام https://instagram.com/sonboleh18/لطفا اگرتازه واردید مطالب قبلی ام را از آرشیو ببینید.....اول اینکه بگم من یه دیوانه ی به تمام معنا هستم. چه از نظر پزشکی.چه روانشناسی. چه نگاه بقیه ومهم تر از همه نگا,سورپرایز ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها